Total search result: 201 (2197 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
bell character U |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
feedback U |
اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
bras U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
|
|
bra U |
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند |
|
|
supervisory U |
ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند |
|
|
catastrophic error U |
مشکلی که باعث ایجاد آسیب در برنامه یا پاک شدن ناگهانی فایل ها میشود |
|
|
flutter U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
fluttering U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
fluttered U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
flutters U |
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود |
|
|
disassembler U |
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند |
|
|
terminator U |
ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود |
|
|
glitch U |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
|
|
glitches U |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
|
|
glitch U |
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود |
|
|
glitches U |
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود |
|
|
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
|
|
communication U |
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود |
|
|
spanning tree U |
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود |
|
|
drummed U |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
|
|
drum U |
رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند |
|
|
cards U |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
|
|
card U |
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود. |
|
|
cruelty U |
عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود |
|
|
telephony U |
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود |
|
|
asynchronous U |
انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود |
|
|
Viewdata U |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
|
|
word U |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
|
|
worded U |
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است |
|
|
bi directional U |
داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند |
|
|
audible U |
قابل شنیدن |
|
|
inaudible U |
غیر قابل شنیدن |
|
|
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
|
|
bleeped U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
bleep U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
audible U |
آنچه قابل شنیدن است |
|
|
beeps U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
beeping U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
bleeping U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
beep U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
beeped U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
bleeps U |
صدای اخطار قابل شنیدن |
|
|
fax U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
|
|
workgroup U |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
|
|
faxed U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
|
|
faxes U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
|
|
faxing U |
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند |
|
|
audio U |
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است |
|
|
self- U |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
|
|
levels U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
level U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
levelled U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
leveled U |
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند |
|
|
universal U |
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است |
|
|
pep talk <idiom> U |
صحبتی که باعث ایجاد انگیزه درفرد شود |
|
|
definitions U |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
|
|
definition U |
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند |
|
|
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
|
|
assemble U |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
|
|
assembled U |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
|
|
assembles U |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
|
|
answered U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
answers U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
answering U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
answer U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
|
|
clogged ink jet nozzles U |
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود |
|
|
modem U |
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند |
|
|
off screen image U |
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود |
|
|
bench lathe U |
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود |
|
|
to poke one's head into a hornets' nest <idiom> U |
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی] |
|
|
to stir up a hornet's nest <idiom> U |
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی] |
|
|
to open a can of worms <idiom> U |
چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی] |
|
|
allergen U |
مادهای که باعث حساسیت میشود |
|
|
q fever U |
تب کیو که باعث ذات الریه میشود |
|
|
business U |
که باعث میشود یک تجارت کار باشد |
|
|
businesses U |
که باعث میشود یک تجارت کار باشد |
|
|
faxes U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
|
|
cross compiler U |
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد |
|
|
fax U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
|
|
faxing U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
|
|
faxed U |
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد |
|
|
bias U |
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود |
|
|
avalanche U |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
|
|
avalanches U |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
|
|
type ahead U |
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود |
|
|
biases U |
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود |
|
|
fused U |
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود |
|
|
bounces U |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
|
|
template U |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
|
|
backspace U |
کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود |
|
|
fuse U |
رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود |
|
|
templates U |
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود |
|
|
fatal error U |
خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود |
|
|
hang up <idiom> U |
جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود |
|
|
bounce U |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
|
|
series U |
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود |
|
|
bounced U |
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود |
|
|
snow machine U |
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی |
|
|
exchanged stabilization fund U |
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود |
|
|
over voltage protection U |
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد |
|
|
leg before U |
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود |
|
|
dry contact U |
اتصال الکتریکی غلط که باعث خطای تمام نشدنی میشود |
|
|
actions U |
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود |
|
|
rung U |
[تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود] |
|
|
in off U |
به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود |
|
|
turpis causa U |
عوض نامشروع و غیر قانونی که باعث فساد عقد میشود |
|
|
hitting U |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
|
|
hits U |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
|
|
hit U |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
|
|
backspace U |
کدی که باعث یک واحد برگشت نشانه گر در صفحه نمایش میشود |
|
|
yips U |
هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود |
|
|
CTR U |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
|
|
ctrl U |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
|
|
delta clock U |
مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند |
|
|
action U |
که باعث میشود نشانه گر به میله عمل در بالای صفحه برود |
|
|
androgen U |
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد |
|
|
dead U |
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود |
|
|
non breaking space U |
حرف فاصله که باعث میشود و کلمه توسط خط شکسته جدا نشوند |
|
|
estopel U |
عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار |
|
|
analog U |
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود |
|
|
composite video U |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
|
|
halted U |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
|
|
aggregates U |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
|
|
returns U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
autoscore U |
در پردازش کلمه دستورالعملی است که باعث میشود تا زیر متن خط کشیده شود |
|
|
halts U |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
|
|
halt U |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
|
|
halt U |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
|
|
halts U |
دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود |
|
|
halted U |
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود |
|
|
aggregate U |
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود |
|
|
polarized U |
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود |
|
|
returning U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
memoranda U |
ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود |
|
|
memorandum U |
ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود |
|
|
memorandums U |
ست و استطلاع از طرقی غیراز ارسال این نامه باعث تضییع وقت میشود |
|
|
return U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
returned U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
babbles U |
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود |
|
|
edges U |
سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود |
|
|
babble U |
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود |
|
|
edge U |
سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود |
|
|
babbled U |
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود |
|
|
cenogenesis U |
ایجاد میشود نسل جدید |
|
|
scsi U |
پیشرفتی که باعث افزایش نرخ ارسال داده نسبت به مشخصات اصلی JCSI میشود |
|
|
burn out U |
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود |
|
|
caps U |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
|
|
DoubleSpace U |
برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود |
|
|
ACPI U |
که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد |
|
|
capitals U |
کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند |
|
|
maskable U |
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود |
|
|
source U |
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه |
|
|
interrupts U |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
|
|
interrupting U |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
|
|
interrupt U |
سیگنال وقفه که با روش polling تشخیص داده میشود |
|
|
operate U |
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن |
|
|
operated U |
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن |
|
|
operates U |
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن |
|
|
draw U |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
|
|
LSD U |
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود] |
|
|
ditch U |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
|
|
ditched U |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
|
|
draws U |
ضربهای که باعث برگشتن گوی بیلیاردپس از برخورد میشود حذف اسب از دور مسابقه کشیدن زه |
|
|
antibiotics U |
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود |
|
|
ditches U |
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود |
|
|
antibiotic U |
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
poll U |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
|
|
polls U |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
|
|
polled U |
سیگنال وقفه که توسط وسایل polling تشخیص داده میشود |
|
|
ansi U |
ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود |
|
|
carrying U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
carry U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
carries U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
carried U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
calenture U |
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن |
|
|
chine U |
درز شیارابی که دراثرحرکت کشتی ایجاد میشود |
|
|
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
processor U |
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود |
|
|
cascade carry U |
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری |
|
|
gametogenesis U |
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح |
|
|
kelly U |
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید |
|
|
reactive mode U |
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود |
|
|
blade cuff U |
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود |
|
|
solids U |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
|
|
solid U |
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود |
|
|
jake leg U |
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود |
|
|
smog U |
مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود |
|
|
substrate U |
ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود |
|
|
actuator U |
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است |
|
|
hair U |
[الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.] |
|